00:00
06:32
ای کبوتر از آشیان کرانه کردی
بی سبب چرا ترک آشیانه کردی
یادی از رفیقان ِ عاشقانه کردی
زین مکان که با عاشقان در آن چمیدی، از آن چه دیدی
ناگهان چرا سوی دیگران پریدی
ترک ِ یار ِ نالان و ترک خانه کردی
بدگمان گشتم بر توباری، بی وفا نبودی بی یاری
در کف بازان شکاری، به صد زخم کاری، همانا دچاری
از فَراقت من می کنم شیون
دلبر من نگارین پر من
کی بوَد جانا کز وفا گردی
دلبر من نشینی برمن باد خزان