00:00
03:17
در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست
جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست
اشکم که به دنبال تو آواره ی شوقم
یارای سفر با تو و رای وطنم نیست
این لحظه چو باران فرو ریخته از برگ
صد گونه سخن هست و مجال سخنم نیست
دل می تپدم باز درین لحظه ی دیدار
دیدار
دیدار
دیدار
دیدار
دیدار
چه دیدار ؟
که جان در بدنم نیست