00:00
04:12
رها شده ام من، چو قطره اشکی، ز چشم زمان
ندیده بهاری، فتاده بهارم، به دست خزان
چو شام سیه شد، به خاطر یاری، برای چه روزم
به آتش دوری، به شوق که سازم، برای که سوزم
♪
من از دو رنگی زمان شدم شکسته
غبار ناباوری به دل نشسته
از آن همه دویدنم پی مه من
نمانده بهر من جز دو پای خسته
♪
رها شده ام من، چو قطره اشکی، ز چشم زمان
ندیده بهاری، فتاده بهارم، به دست خزان