background cover of music playing
Gloomy - Naaji

Gloomy

Naaji

00:00

04:04

Song Introduction

ترانه "Gloomy" توسط خواننده ایرانی Naaji ارائه شده است. این آهنگ با ترکیبی از ملودی‌های احساسی و متن‌های عمیق، احساسات مختلف مخاطبان را به خوبی منتقل می‌کند. "Gloomy" به عنوان یکی از آثار برجسته Naaji شناخته می‌شود و مورد استقبال زیادی قرار گرفته است.

Similar recommendations

Lyric

شب میشه آسمونو باز ورق میزنم

رو کف سرد باغ قدم میزنم

با یه قلب داغ قدم میزنم

جا شعر امشب چشاتو به ناز قلم میزنم

خلاف سوز باد قدم میزنم

و خاطرتو بی خودت باهات رقم میزنم

آسمونو باز ورق میزنم

بی رمق به یاد تو رو به ماه قدم میزنم

رها شدن نداره خیرگیت رو صورتم

کدوم نگاهه زیر نگات معدوم نشه فوری

همه میدونن این کلمه ها کی ان

من چه استعاره ای بیارم معلوم نشه تویی

زنده میشن همه قصه هام به خوندنت

سرت، شیرین ترین بار روی شونمه

شاعر میمونم، تا وقتی که یه شعر نابه بودنت

رو شاه بیت انزوام نشوندمت

موهات تو باد وقتیکه رها میشن

موقعشه نفسای نکشیده م تلافی شن

اگه دور بودی نرسید بهت صدام

راوی رویاهام برات قاصدکا میشن

منو میبینی باز، شاید تو برگای بی درخت

یا تو غرّش رگبار نیمه شب

شاید وقتی ماه خودشو جا میده تو چشات

شاید هروقت که ستاره ها دیده شن

راه فرارمی

فاصله رو دویدمت هربار که گم نشی تو جهان

پررنگ ترین جمله می تو خفا

ریشه داری توم ولی مثه تار مو رها

این بال پر زخمو بازم اوج دادی

کاش ببینم اشکات شده باز از شوق جاری

داغ تو سینه م هم بِکَنِش ببر اینم واسه وقتی برف دیدی یادم افتادی

دلم میخواد بشم دائما خیره

بی وقفه بهت

کی میدونه حال بد چیه

واسه تو همه حرفامو گذاشتم کنار

من از روزیکه ندیدمت ساکتم دیگه

شبم، دور از آفتابِ موهات

"چشمات": زیباترین داستان کوتاه

شب میشه آسمونو باز قدم میزنم

تا برسم به بازتابت تو ماه

شب میشه آسمونو باز ورق میزنم

جا کتاب شعر

دنبال ماهی که آسمون من بنامشه

قول داده میمونه تا دوباره این سیاهچاله ستاره شه

پس چرا بی نورم؟

بتاب

از منظومه نگاش چرا بیرونم؟

گمش نکردم من هنو جاشو میدونم

وطنمه بی خونه م،

خودش میدونه تا بیاد چشام منتظرش به آسمون میمونن

جنون محضه دوریت

منو ابرا یکی میشیم وقتی صحبتته رو بیت

نفسم جعلیه زندگیمم که صوری

بی تو ضربان قلبم هم نمیخوام اگه کوبید

غمتو نمیبره مستیم

صاحب چشاییکه من روبروشه تسلیم

زندانی ابدت میمونم بدون کسری

دیگه جز پاییزت برام نمونده فصلی

میکنه درد بودنم

نبودن دستات میکنه درد رو تنم

میکنه درد روحم هم

میکنه درد کل راهایی که واست اومدم

درد میکنم از دردات تا خوشیت

منو تا خوب نشده زخمام بکشید

درد میکنه کل روزای سنم

استخونامو پوک کرده دردات، تورو چی؟

- It's already the end -